نوبادی هفتهی گذشته رفته بود جلسه خودشناسی محمدجعفر مصفا در فرهنگسرای اندیشه. ایشان در ضمن صحبتهای جلسهی گذشته و نیز همین جلسه و همینطور سالهای گذشته بارها تاکید کرده بود که کف زدن(دست زدن و تشویق) رسم و سنت پسندیدهای نیست. وقتی من(نوعی) دست میزنم بنوعی آن کس یا چیزی که برایش دست زدهام را تجلیل و اتوریته کردهام برای خودم. از طرفی من (نوعی) که سخنرانی میکنم هم اگر برایم دست بزنند، کم کم معتاد به آن میشوم.
پس به نفع هیچکس نیست و اصولاً سنت مخربی است.
در جلسه هفته پیش مصفا این نکته را گفت و سریعاً پس از گفتن این نکته، به طنز گفت: "البته برای من دست بزنید اشکالی ندارد" و بگمانم قصد داشت امتحان کند تا چه حد صحبتش تاثیر بر شنوندگان داشته است.
بمحض اینکه اینطور گفت، عدهای (تقریبا یک چهارم حضار) شروع کردند دست زدن!!
مصفا ناراحت شد، و با گفتن یک الله اکبر معروف که وقتی در حالت ناراحتی آدم میگه، ناراحتی خودش رو از این قضیه نشان داد.
پند گفتن با جهول خوابناک
تخم پاشیدن بود بر شورهخاک
حالا هی بگید فلانی(هرکس، مصفا و غیر مصفا) چرا در مورد فلان موضوع حرف نمیزنی! تو عمل میکنی که برات حرف زده بشه!؟
پس به نفع هیچکس نیست و اصولاً سنت مخربی است.
در جلسه هفته پیش مصفا این نکته را گفت و سریعاً پس از گفتن این نکته، به طنز گفت: "البته برای من دست بزنید اشکالی ندارد" و بگمانم قصد داشت امتحان کند تا چه حد صحبتش تاثیر بر شنوندگان داشته است.
بمحض اینکه اینطور گفت، عدهای (تقریبا یک چهارم حضار) شروع کردند دست زدن!!
مصفا ناراحت شد، و با گفتن یک الله اکبر معروف که وقتی در حالت ناراحتی آدم میگه، ناراحتی خودش رو از این قضیه نشان داد.
پند گفتن با جهول خوابناک
تخم پاشیدن بود بر شورهخاک
حالا هی بگید فلانی(هرکس، مصفا و غیر مصفا) چرا در مورد فلان موضوع حرف نمیزنی! تو عمل میکنی که برات حرف زده بشه!؟
|